دوران کودکی و نوجوانی

آیندۀ کودک تحت الشعاع حوادث دوران کودکی و روند تکاملی در نخستین سالهای زندگی اوست. والدین، در مطالعۀ این سال های شکل دهندۀ زندگی کودک، می توانند نقش موثری داشته باشند. دوران کودکی را روانشناسان به ۵ مرحله تقسیم نموده اند، بدین ترتیب: دوران نوزادی (تولد تا یک ماهگی)، طفولیت (یک ماهگی تا دوسالگی)، دوران پیش دبستانی (۲ سالگی تا ۶ ساگی)، دوران میانسالی (شش تا دوازده سالگی)، دوران بلوغ و نوجوانی (دوازده سالگی تا بزرگسالی).

در این مقاله به دلایل زید توجه عمده معطوف به دورۀ میانسالی کودک و دورۀ نوجوانی کودک خواهد بود؛

  • دوران میانسالی کودکی، سالهایی است که در آن دیدگاه های بنیادی فرد، ارزش ها و ایده های فردی و اجتماعی او تاحدود زیادی شکل می گیرند. تجاربی که کودک در مدرسه، در خانه، در جوامع بزرگتر در خلال سال های شکل گرفتن شخصیت، آموخته و اندوخته است. تعیین کنندۀ خصوصیاتی چون ترسو بودن یا متکی به نفس بودن و صبور بودن در قبال دیگران و یا تحمل نکردن دیگران است.
  • هیچ دورۀ ای از زندگی فرد از نقطه نظر تعلیم و تربیت، مهم تراز دورۀ میانسالی کودک نیست.والدین باید نیاز هیا اساسی کودکان را بشناسند، و مشکلات و نیروهائی را که در رفتار آنان تغییر و اطلاحی به وجود می آورد، به خوبی درک کنند؛ زیا الگوهای رشد، یادگاری و سازگاری که در دورۀ کودکی شکل می گیرد، بر تمامیت زندگی فرد در آینده تاثیر به سزائی خواهد داشت.

تعریف نوجوانی:

نوجوانی دوره ای از زندگی فرد را که حد فاصل پایان دورۀ میان سالی کودکی و آغاز بزرگسالی است، تشکیل می دهد. مدت این دوره در جوامع و فرهنگهای مختلف و در سطوح گوناگون اقتصادی-اجتماعی یک جامعه متغییر است. نوجوانی دورۀ انتقال است؛ انتقال از پایان میانسالی در کودکی به آغاز بزرگسالی است.

شاید برایتان جالب باشد:  مشکلات کودکان و نوجوانان

نوجوان به علت پایگاه مبهم خویش (یعنی نه کودک است و نه بزرگسال) اغلب خود را با کودکان کم سن و سال تر در خانواده، با والدین و معلمان و دیگر اعضای جامعۀ خود در تعارض عاطفی می یابد. او می خواهد دیگران بدانند که بزرگ شده است ولی احساس می کند که دیگران او را کاملا درک نمی کنند، و حتی مسئولیت کافی به او نمی دهند؛ نوجوانان در مقابل عقاید و نظرات همسالان خویش حساسیت خاصی دارند، و به طور کلی به داوری و قضاوت آنان بیش از بزرگسالان ارج و ارزش می نهند. در خلال نوجوانی، حساست شدیدی نسبت به نقاثص جسمیو یا شخصی و یا ویژگی های حنسی مشاهده می شود، که تا حد زیادی از هنجار انحراف دارد. بسیاری از نوجوانا احساس نا امنی می کنند. آمار و نتایج تحقیقات نشان می دهد که در طول این دوره، انواع بزهکاری و مشکلات عاطفی به اوج خود می رسد. بدون تردید نوجوانی دوره ای پرتلاش برای بسیاری از افراد خواهد بود.

هرچند دورۀ نوجوانی مشکلات متعددی را برای نوجوانان به همراه خواهد داشت، ولی هیچ گونه دلیلی وجود ندارد که در شرایط مطلوب و با راهنمائی و کمک والدین و مربیان آگاه نتوان این دوره را بدون فشار و تنش زیاد سپری کرد. از آن جا که نوجوانان دوست ندارند که با آنان مانند کودک رفتار شود، والدین و معلمان باید در زمینۀ دادن مسئولیت و آزادی هماهنگ و متناسب با رشد آنان کوشش ویژه ای بنمایند.

اگر والدین و مربیان مایلند که نوجوانان انتقال به بزرگسالی را به آرامی طی کنند باید مشکلات نوجوانان را به خوبی بشناسند.

شاید برایتان جالب باشد:  احساس ناامنی در کودکان

از دورۀ نوجوانی غالبا به عنوان دورۀ مشکل و نامتعادل و غیر قابل پیش بینی تعریف شده است. این تعریف در حقیقت حاوی دو معناست: یکی این که مطالعات علمی نشان می دهد که دورۀ نوجوانی دارای مشکلات زیادی است که باید به شیوه ای رضایتبخش، هم برای خود نوجوان، و هم برای گروه اجتماعی او حل و فصل شود تا نوجوان شاد و مومن گردد. دیگر این که نوجوانی برای والدین، معلمان و جامعه به طور کلی مشکل آفرین است، زیرا مشکلات نوجوان گسترده تر و شدید تر از مشکلات کودکان است و افراد بیشتری را متاثر می سازد. نوجوانی برای خود فرد نیز مشکل زا است؛ نوجوان در نقش جدید خویش در زندگی کاملاً سازگاری نیافته غالباً سردرگم، نامطمئن و مضطرب است.

برای مطلعه بیشتر در خصوص مشکلات نوجوانان کلیک کنید.

پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید در بحث شرکت کنید؟
به راحتی می توانید شروع کنید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.